To sign my guestbook, you need to signin first. | |
Sajadmirchenari GuestbookSajadmirchenari (12 years ago) خورشید هر روز دیرتر از پدرم بیدار می شود اما زودتر از او به خانه بر می گرددبه سلامتی هرچی پدره Sajadmirchenari (12 years ago) به سلامتی پدری که لباس خاکی و کثیف میپوشه میره کارگری برای سیر کردن شکم بچه اش ، اما بچه اش خجالت میکشه به دوستاش بگه این پدرمه ! Sajadmirchenari (12 years ago) وقتی پشت سر پدرت از پله ها میای پایین و میبینی چقدر آهسته میره ، میفهمی پیر شده ! وقتی داره صورتش رو اصلاح میکنه و دستش میلرزه ، میفهمی پیر شده ! وقتی بعد غذا یه مشت دارو میخوره ، میفهمی چقدر درد داره اما هیچ چی نمیگه... و وقتی میفهمی نصف موهای سفیدش به خاطر غصه های تو هستش ، دلت میخواد بمیری mohammad15 (13 years ago) ﮔﻤﺸﺪﻩ ﺍﯾﻦ ﻧﺴﻞ"ﺍﻋﺘﻤﺎﺩ"ﺍﺳﺖ ﻧﻪ"ﺍﻋﺘﻘﺎﺩ! "ﺍﻣﺎ ﺍﻓﺴﻮﺱ...ﮐﻪ ﻧﻪ ﺑﺮ ﺍﻋﺘﻤﺎﺩ، ﺍﻋﺘﻘﺎﺩﯾﺴﺖ ﻭ ﻧﻪ ﺑﺮ ﺍﻋﺘﻘﺎﺩﺷﺎﻥ"ﺍﻋﺘﻤﺎﺩ | |