ﮔﻤﺸﺪﻩ ﺍﯾﻦ ﻧﺴﻞ"ﺍﻋﺘﻤﺎﺩ"ﺍﺳﺖ ﻧﻪ"ﺍﻋﺘﻘﺎﺩ! "ﺍﻣﺎ ﺍﻓﺴﻮﺱ...ﮐﻪ ﻧﻪ ﺑﺮ ﺍﻋﺘﻤﺎﺩ،
ﺍﻋﺘﻘﺎﺩﯾﺴﺖ ﻭ ﻧﻪ ﺑﺮ ﺍﻋﺘﻘﺎﺩﺷﺎﻥ"ﺍﻋﺘﻤﺎﺩ
دلم گرفته آسمون ، نمی تونم گریه کنم
شکنجه می شم از خودم ، نمی تونم شکوه کنم
انگاری کوه غصه ها رو سینه من اومده
باز داره باورم می شه ، خنده به من نیوموده
دلم گرفته آسمون از خودتم خسته ترم
تو روزگار بی کسی یه عمره که در به درم
حتی صدای نفسم ، می گه که توی قفسم
من واسه آتیش زدن یه کوله بار شب بسم
دلم گرفته آسمون ، یه کم منو حوصله کن
نگو که از این روزگار ، یه خورده کمتر گله کن
منو به بازی می گیرن عقربه های ساعتم
برگه تقویم می کنه لحظه به لحظه لعنتم
آهای زمین نچرخ تا آروم بگیره یه آدم شکسته تن
خدا خودت به داد این بنده رو سیاهت برس، خدا جونم بیشتر از هر موقع بهت نیاز دارم
)
ﺍﻣﯿﺪ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﯿﻢ. ﻫﻨﻮﺯ ﺧﺪﺍ ﺭﻭ ﺩﺍﺭﯾﻢ.ﺍﮔﺮ ﺗﻨﻬﺎﺗﺮﻳﻦ ﺗﻨﻬﺎ ﺷﻮﻡ ﺑﺎﺯ ﺧﺪﺍ ﻫﺴﺖﺍﻭ ﺟﺎﻧﺸﻴﻦ ﻫﻤﻪ ﻧﺪﺍﺷﺘﻨﻬﺎﺳﺖﻧﻔﺮﻳﻦ ﻫﺎ ﻭ ﺁﻓﺮﻳﻦ ﻫﺎ ﺑﯽ ﺛﻤﺮ ﺍﺳﺖﺍﮔﺮ ﺗﻤﺎﻣﯽ ﺧﻠﻖ ﮔﺮﮔﻬﺎﯼ ﻫﺎﺭ ﺷﻮﻧﺪﻭ ﺍﺯ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﻫﻮﻝ ﻭ ﮐﻴﻨﻪ ﺑﺮ ﺳﺮﻡ ﺑﺎﺭﺩﺗﻮ ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ ﺟﺎﻭﺩﺍﻥ ﺁﺳﻴﺐ ﻧﺎ ﭘﺬﻳﺮ ﻣﻦﻫﺴﺘﯽﺍﯼ ﭘﻨﺎﻫﮕﺎﻩ ﺍﺑﺪﯼﺗﻮ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﯽﺟﺎﻧﺸﻴﻦ ﻫﻤﻪ ﺑﯽ ﭘﻨﺎﻫﯽﻫﺎ ﺷﻮﯼ
ﺁﺩﻣﮏ ﺁﺩﻣﮏ ﺁﺧﺮ ﺩﻧﻴﺎﺳﺖ ﺑﺨﻨﺪ ﺁﺩﻣﮏ ﻣﺮﮒ ﻫﻤﻴﻦ ﺟﺎﺳﺖ ﺑﺨﻨﺪ ﺁﻥ ﺧﺪﺍﻳﻲ ﮐﻪ ﺑﺰﺭﮔﺶ ﺧﻮﺍﻧﺪﻱ ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﻣﺜﻞ ﺗﻮ ﺗﻨﻬﺎﺳﺖ ﺑﺨﻨﺪ ﺩﺳﺘﺨﻄﻲ ﮐﻪ ﺗﻮ ﺭﺍ ﻋﺎﺷﻖ ﮐﺮﺩ ﺷﻮﺧﻲ ﮐﺎﻏﺬﻱ ﻣﺎﺳﺖ ﺑﺨﻨﺪ ﻓﮑﺮ ﮐﻦ ﺩﺭﺩ ﺗﻮ ﺍﺭﺯﺷﻤﻨﺪ ﺍﺳﺖ ﻓﮑﺮﺑﮑﻦ ﮔﺮﻳﻪ ﭼﻪ ﺯﻳﺒﺎﺳﺖ ﺑﺨﻨﺪ